۲۱ مهر ۱۳۸۶

نامه ي رسمي

دوست قديمي وعزيزم" جواد خياباني" سلام
ازدر وهمسايه ها شنيديم كه اكنون گزارشگر قابلي شده اي و براي خود دب دبه و كب كبه اي راه انداخته اي. من خود به گوش خودم يكي از گزارش هايت را شنيدم. الحق و الانصاف گزارش خوبي بود ولي نميدانم چرا هر بار كه ميخواستي نام تيم پيروزي را بر زبان بياوري، ميگفتي " پيروزي يا همان پرسپوليس". يك بار گفتي پيروزي يا همان پرسپوليس، هيچ نگفتم. دو بار گفتي پيروزي يا همان پرسپوليس، هيچ نگفتم. سه بار گفتي پيروزي يا همان پرسپوليس، هيچ نگفتم. هزار بار كه آدم يك چيزو نميگه كه. احترامت واجبه، نگذار رومون تو روي هم باز بشه...
راستي از دوستان قديميان چه خبر؟ شنيده ام احوالات هوشنگ نا خوش است...