۵ بهمن ۱۳۸۷

یک روز که پدربزرگ خیلی خوشحال بود بهش گفتم: پدربزرگ به نظر من یکی از بزرگترین لذت هایی که خدا برای ما بچه ها گذاشته بی احترامی کردن به بزرگترهاست. پدربزرگ از اتاق خارج شد. این اواخر خیلی حساس شده بود.

1
2
3
4
5
6
7
8